لقمهی غذا را در دهانش میگذارد و بعد پقی میزند زیر خنده، میپرسم" سیچه ایخندی؟" لقمه را قورت میدهد و باز میخندد، ادامه میدهد.
_ گفتی قدیم و بچههای کوچه یاد محمود و ایوب افتادم، محمود رو که میشناسی؟
_ همون که زنش حوزویه؟
_ اره همون، خودش هم تو سپاهه، الان نگاش نکن هر کی میبینش میگه حتما یه ده سال مدافع حرم بوده، بچه که بود جنی بود سی(برای) خوش(خودش).
یه روز ظهر تو کوچه، روبروی مغازهی آمیشت علی(آقا مشهدی علی) ایوب چادر سرش میکنه
عمر با عبدالرحمن شبى به عنوان عسس(نگهبان،پاسبان شب) به تجسس پرداختند، دیدند در خانه اى دود آتش بلند است. رفتند در آن خانه را کوبیدند و با اجازه داخل گردیدند. مردى را با زنى دیدند که در دست آن مرد کاسه اى نیز بوده است، عمر پرسید: این زن کیست؟ مرد گفت: زوجه من است سپس پرسید در میان آن کاسه چیست؟ گفت: آب است سپس پرسید شعرى که آن زن با آواز میخواند چگونه شعرى است؟
مرد مزبور آن اشعار را براى عمر خواند بعد از این پرسشها آن مرد رو به عمر کرد و گفت: مگر
یکی از همسایههایمان موجودیست به شدت جذاب و دوست داشتنی که میتوان با کمی اغراق لقب یکی از نوادر تاریخ را به او اعطا کرد! اصلا بگذارید کمی از همسایه جانمان برایتان بگویم.
از ابتدای ۹۷ که به جمع همسایگان ما پیوستهاند و ما توفیق بودن در کنار ایشان را داریم هر زمان که صدای جنبندهای در کوچه باشد[خصوصا اگر خدایی ناکرده ماشین باشد] ایشان درِ حیاط را باز کرده و با همان شلوارک گلگلی مخصوص حیاط یا شلوار کُردی مخصوص کوچه نقش مفتش را به خوبی اجر
تنها مهمونِ چادریِ اون جمع بودم ... نخواستم تو ذوقشون بزنم که بگن :آره دیگه ... اینا هم منتظرن رو منبر برن ...!!
واسه همین وقتی من رو هم به بازی شون دعوت کردن ، گفتم : نه ممنون ... من تماشاتون میکنم.
7 ، 8 تا دختر نوجوان نشسته بودن دور هم ... بازی "جرات_حقیقت"1 ...
برام جالب بود که هیچ کدومشون جسارت این رو نداشتن که "جرات" رو انتخاب کنن ...!! چون بعضا در قسمت "جرات" کار به جاهای باریک کشیده میشه و افراد ، دست به کارهای متهورانه میزنن که در بعضی موارد به خریّت
سنت و مدرنیته در اسلام
تعریف جامعی که از
سنت شده است:
سنت باور یا رفتاری است که در یک گروه یا جامعه از نسلی
به نسل دیگر منتقل میشود، و دارای معنای نمادین
یا اهمیت ویژهای است و ریشه آن به گذشته برمیگردد. تعطیلات عمومی و نیز لباسهای
غیرمنطقی اما به لحاظ اجتماعی معنیدار (مانند کلاهمویی که قضات در برخی کشورهای غربی
در دادگاهها بر سر میگذارند) نمونههای بارزی از سنت هستند. حتی هنجارهایی نظیر سلام
و احوالپرسی کردن نیز سنت تلقی م
درباره این سایت